چه تعجیل کردم در چیدن عاشقانه میوه ممنوعه!چه بد کردم!!!
وچه کوتاه است زندان ندامت من در برابر خطای من وبازمهربانی تو
و بار دیگر زمان وعده ات فرا رسیده و من در مقابل ایستاده با کوله باری از شاید و اما و اگر........
امان!
یاعلی
غافل از آنکه مسبب الاسباب توئی....
غافل از آنکه همه اعتماد و اعتبار من توئی...
غافل از آنکه تنها تو مالک من هستی!
باز آمده ام
آمده ام که بگویم
ای خدای من
ای که همه ی اعتماد و اعتبار من به فدای تو
دیگر به هیچ چیز و هیچ کس اعتماد نخواهم کرد!
حتی به چشمانم هم اعتباری نیست
اما...
تنها به تو
به آیات تو
به قسم ها و قصه های تو
به وعده مهربانی و لطفت
به وعده یکی شدنت...
اعتماد خواهم کرد
ای که تمام اعتماد من به فدای تو
یاری ام کن.........
چرا که بی تو نمی شود؛ نمی توان....
یاعلی
قرار بود تو پروردگار باشی و من بنده!
اما من بت ساختم از هر آنچه که نیازم را برطرف ساخت
اما تو پروردگار ماندی.......همچنان!
و من غافل از آنکه مسبب الاسباب توئی.....
خداوندا! همه چیز را همانگونه که هستند به من بنما!
یاعلی
بیراهه رفته بودم آن شب
دستم را گرفته بود و می کشید
زین بعد همه عمر را بیراهه خواهم رفت....
دوستی گفت نباید قلم بر زمین گذاشت! هرگز! در ادامه خواهم گفت حتی به قیمت بیراهه رفتن!!!چشم استاد!
بسم ا...
هر کسی توتمی دارد که با آن عشق می ورزد ، دوست می دارد ، می پرستد ، مینالد ، دعا می کند ، می گرید ، اشک می ریزد ، انتظار می کشد ، صبر می کند ، اخلاص می ورزد ، ارزش می نهد ، درد می کشد ، رنج میبرد ، ایثار می کند ، می گدازد ، از او زیبائی هایی را که طبیعت ندارد ، نیکی هایی را که منطق نمی فهمد ، قداستی را که از جنس این دنیا نیست الهام می گیرد
هر کسی توتمی دارد و توتم هر کسی " ذکر " آدم بودن او است ، یادگار بهشت آدم ، یادآور هبوط و نالان غربت کویر .
هر کسی توتمی دارد و توتم هر کسی یادآور آن است که روزی او نیز آدمی بوده است و نشانه آن که هنوز می تواند بپرستد ، می تواند خود برای دیگری باشد ، می تواند عشق بورزد ، از سود و صلاح و واقعیت فراتر رفته است و می تواند معنی ارزش ، حقیقت و آرمان را فهم کند . حتی می تواند تا " ایثار " اوج گیرد .
و من ؟